مولانا جلالالدین بلخی سال 604 هجری قمری در بلخ به
دنیا آمد، 6 سال بیشتر نداشت که به همراه پدرش به خدمت شیخفریدالدین عطار
رسید . شیخ کتاب «اسرارنامه» به وی داد که آن را پیوسته با خودداشت پس از
به جا آوردن حج به «قونیه» رفت در 38 سالگی مولانا، شخصیتی مرموز و جذاب به
نام «شمس تبریزی» به قونیه آمد و در ملاقات با جلالالدین اورا از لحاظ
روحی و سلوک عشق و عرفان دچار تحول کرد. نیکلون مولوی شناس و مثنوی پژوه
بزرگ غرب که بعد از ترجمه کل مثنوی به انگلیس دو جلد شرح نیز بر آن نوشته
است، میگوید: مثنوی برابر با مجموع «ایلیاد» و «اودیسه» و دو برابر «کمدی
الهی» دانسته است «امیدجوان» به مناسب هشتم مهر، روز مولوی با استاد دکتر
حسن انوشه استاد دانشگاه و سرپرست دانشنامه ادب فارسی به گفت و گو نشسته
است، به این گفت و گو توجه کنید:
* از مولانا بگویید؟
- مولوی حکیمی فرزانه، شاعری بلند نظر و تفکری بلند اندیش است که بعد از 8 قرن، هنوز نمونهاش کمتر پیدا میشود.
* کارکردهایی که نسل امروز میتواند از شعر مولوی داشته باشد، چیست؟
-
شعر مولوی برای لذت بردن است اما مهم فکر مولوی است. مولوی در مثنوی و
غزلهایش اندیشهای در خدمت بشر گذاشته است. او با کسانی نشست و برخاست
میکند که کم سواد و بیسوادند تازه آنها را «مراد» خودش هم میداند.
* رابطه شمس و مولوی را چگونه میتوان بیان کرد؟
-
شمس گشت و گوهری مانند مولوی پیدا کرد، مولوی انسان متشرعی بود، شمس این
موضوع را دریافت و از او خطیبی ساخت که بر منابر موعظه کند و جهانیان را
پند دهد.
* موجی در دنیا به راه افتاده که فرهیختگان ایرانی را مصادره میکنند، این موضوع در مورد مولوی توسط ترکها انجام گرفته است.
-
در ازبکستان، «زرتشت» را مصادره کردهاند، در جمهوری نوپای آذربایجان هم
«نظامی» را از آن خود میدانند و حتی نام واحد پولشان را «نظامی»
گذاشتهاند! فرهیختگان ایرانی تنها متعلق به ما نیستند، ما باید افتخار
کنیم که آنها زاده، بزرگ شده و پرورده فرهنگ ایرانی بودهاند، مهم در موضوع
مولوی آن است که مولانا به زبان ما سخن گفته است من حتی شنیدهام که
«مدونا» خواننده آمریکایی چند تا از غزلهای مولوی را خوانده است؛ شما از
این مصادرهها نگران نباشید.
* چگونه میتوان نگران نبود وقتی میبینیم بوعلی سینا هم، توسط عربها مصادره میشود؟
-
در فرهنگ غرب وقتی میگویند عرب، منظورشان مسلمان است، عربها از این
موضوع سوءاستفاده کردند چون غربی میگفتند عرب پس اینها میگفتند عرب در
حالیکه فرهیختگان ما عرب نبودند، آنها در دورهای زندگی میکردند که زبان
علمی، زبان عربی بود و مجبور بودند، آثارشان را به عربی بنویسند، امثال
فارابی، بوعلی سینا، ذکریا، رازی، خوارزمی و دهها فرهیخته دیگر به صرف
علمی بودن زبان عربی به این زبان نوشتهاند حال اگر عربها تنها به واسطه
این موضوع فرهیختگان ما را مصادره میکنند، کار بیخودی میکنند.
* یکی
از برنامههایی که ترکها به واسطه آن گردشگر جذب میکنند و حتی در
فیلمهای هالیوودی از آن بهره میگیرند، «رقص سماع» است، در این باره
بگویید؟
- مولوی اهل سماع بوده است، برخی غزلهایش را هم در سماع و حالت
عرفانی میگفته است، عرفا دو دسته بودهاند: یک عده اهل «فهو» بودند، به
گونه که در خود فرو میرفتند و به قول امروزیها «مدیتیشن» میکردند، آنها
حتی در این حالت غمگین و پژمرده میشدند، اما مولوی اهل «سکر» مستی بود مثل
ابوسعید ابیالخیرو... اینها وقتی به خداوند میاندیشیدند به وجد میآمدند
و این وجد آنها را «بیخود» میکرد آنگاه به «رقص سماع» در میآمدند. این
دسته از عرفا را که مولوی جزیی از آنهاست، در خانقاهشان وسایل و بساط و جد
بوده است و بعد سنت میشود و در دولت عثمانی طریقه مولویه نام میگیرد و
بسط پیدا میکند.
* ترکها به واسطه آنکه مزار مولوی در قونیه قرار
دارد، سال 2007 را از طریق یونسکو، سال مولوی نامیدند، حتی در قطارهای خود
که از اروپا عبور میکند، غذایی به نام «مولوی» سرو میکنند، ما در
شناساندن امثال مولوی به جهانیان چه اقدامی به عمل آوردهایم؟
- این
وظیفه دولتیهاست که به آن عمل نمیکنند، من شنیدهام در قطر، برای «خیام»
مراسم بزرگذاشت برگزار میکنند ما کوتاهی میکنیم البته غیر از ترکیه در
جاهای بسیار دیگری برای مولوی مراسم بزرگداشت میگیرند با این حال آن چه
مهم است اینکه مولوی در فکر، در ذهن، در اندیشه و حتی در رفتار ما حضور
داشته باشد، اینکه بزرگداشت مولوی بگیرند یا نگیرند چه اهمیتی دارد؟
برگرفته از امید جوان
:: بازدید از این مطلب : 1624
|
امتیاز مطلب : 747
|
تعداد امتیازدهندگان : 200
|
مجموع امتیاز : 200